دیکشنری
knead dough
nid do
فارسی
1
عمومی
::
ورز دادن خمیر
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KNAG
KNAGGY
KNAP
KNAPPER
KNAPPING HAMMER
KNAPSACK
KNAPWEED
KNAR
KNARRED
KNAVE
KNAVERY
KNAVISH
KNAVISHLY
KNAVISHNESS
KNEAD
KNEAD DOUGH
KNEADER
KNEADING TROUGH
KNEE
KNEE BREECHES
KNEE CAP
KNEE DEEP
KNEE DEEP IN
KNEE HIGH
KNEE HIGH BY THE 4TH OF JULY
KNEE HIGH SOCK
KNEE HIGH TO A GRASSHOPPER
KNEE HIGH TO A JACKRABBIT
KNEE HOLE
KNEE JERK REACTION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید